جدول جو
جدول جو

معنی خرم کدکن - جستجوی لغت در جدول جو

خرم کدکن
(خُرْ رَ)
دهی است از دهستان بالاسرخ بخش کدکن، سر راه مالرو عمومی کدکن برباطسنگ. این ده در دامنۀ کوه قرار دارد با آب و هوای معتدل. آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن و محصول باغی. شغل اهالی زراعت و گله داری و کرباس بافی. راه آن مالرو است. کلاته علی اکبر و سراج جزء این ده است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

هر یک از پیروان بابک خرّمی رهبر ایرانی خرم دینان که قیام آنان علیه خلفای عباسی را رهبری کرد، کنایه از کسی که به محرّمات دینی بی اعتقاد یا بی توجه باشد، اباحتی
فرهنگ فارسی عمید
(بَ شَ دَ)
شاد کردن. خشنود و خوش کردن:
بیا تا که دل شاد و خرم کنیم
روان را بنخجیر بی غم کنیم.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
(خَ لَ)
دهی است از دهستان بسربالارخ بخش کدکن شهرستان تربت حیدریه دارای 261 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آنجا غلات است. شغل اهالی زراعت، کرباس بافی و مالداری. راهش مالرو و از اسدآباد میتوان اتومبیل برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
(بِ رِ تَ / تِ کَ / کِ دَ)
شاد شدن. خوش شدن:
مخرام و مشو خرم از اقبال و زمانه
زیرا که نشد وقف تو این مرکز غبرا.
ناصرخسرو.
مبادا که فردا بخون منش
بگیرند و خرم شود دشمنش.
سعدی (بوستان).
هرگز به پنجروزه حیات گذشتنی
خرم کسی شود مگر از موت غافلی ؟
سعدی
لغت نامه دهخدا
(خُرْ رَ)
نام عقیدتی بوده است که بابک بر آن بوده. (یادداشت بخط مؤلف). رجوع به بابک خرم دین شود: بعد از آن حوشب دعوی نبوت کرد. چنان نمود که شریعت عقوبت است و راه خرم دینی آشکار کرد. (کتاب النقض ص 329)
لغت نامه دهخدا
(خُرْ رَ)
کیسۀ چرمین که درویشان و مسافران در کنار خود می بندند. (منتهی الارب) (از لسان العرب) (از تاج العروس)
لغت نامه دهخدا
تصویری از خرم شدن
تصویر خرم شدن
شاد و خوش شدن
فرهنگ لغت هوشیار